اخرین روز اعتکاف همیشه حال و هوای کربلادارد
همه ی معتکفان دست به دامان عمه سادات میشوند برای کربلایی شدن
تا برای امام عصرشان حبیب ابن مظاهر ، قاسم یا علی اکبری .... دیگر شوند
اما امسال حال و هوای روز اخر ، واقعا حس حضور داشت ...
بعد اعمال ام داوود فضای مسجد به شمیم حضور شهدا معطر شد ...
شهدایی که یاران واقعی امام زمان شده بودند....
اما گمنامیشان دلت را مدینه می برد و این بار سر مزار مادر پهلو شکسته
صبر طلب میکنی
هم برای خانودهایشان...
هم برای خودت تا در راهشان بمانی...
اری امسال دعایت صبر بود تا زینب وار رسالت شهدای گمنام را برسانی.......
(نوشته شده توسط منادی معرفت)
پوتین به پا و خنده به لب، چفیهای به دوش
بوسید دست مادر و آن شب غریب رفت
باغ بهشت منتظرش بود، عاقبت
(احمد) برای چیدن یک دانه سیب رفت
•
او رفت و رفت پشت سرش درد بود و درد
مادر، نماز، پنجره، تنهایی و دعا
حالا شبیه یک غزل ناب و آتشین
جا مانده در قنوت تمام ستارهها
•
آن شب انار بغض شکست و دلش گرفت
وقتی شنید که پسرش بینشان شده
آرام گریه کرد و به یک عکس خیره شد
وقتی شنید تکهای از آسمان شده
•
یادش میآمد آن همه احساس پاک را
مُهر نماز و چفیه و پوتین و ساک را
آورده بود باد برایش فقط کمی
از استخوان جمجمه و یک پلاک را
مولای غریبم .......
کسانی که حرمت پدرانت را می شکنند نه جنود شیطان بلکه شیاطینی هستند
که ابلیس در برابرشان احساس حقارت می کند ..........
انواع بلایا و سختیها را بر سر شیعیانتان وارد کرده اند..........
اما ای کاش فقط ما را می کشتند یا حقمان را ضایع میکردند ......
ای کاش دیگر به امامانمان توهین نمی کردند ....
روزی حرمشان را با خاک یکسان کردندو حالا حرمتشان را می شکنند...........
چقدر شیعه غریب است.....
اما مولای من .......
شما از همه ما غربترید ......
ما شما را در تمام لحظات سخت حس میکنیم............
اما شما 1138 سال از که منتظر 113 نفر از ما هستید تا برگردید...........
مولای من ....
ما را از مرداب گناهانمان نجات بده.........
یا اباصالح ......
(*ارشدنا الی اطریق رحمکم الله*)
نوشته شده توسط منادی معرفت
لولاک لما خقلت الافلاک اری حق شما را این گونه ستوده است........
ان زمان که خداوند زمین و زمان را به خاطر وجود مبارک 14 تن از بهترین بندگانش به وجود اورد ، شما تنها زن این سرسلسله ی تجلیات ذات الهی بودید........
فاطمه جان شما محور اصلی این سلسله ی خدایی و تجلی عشق خدایید ...........
مگر نه انکه ویژگی مخصوص نوع زن عشق ومحبت آن است ، اری این عشق در وجود شما به بالاترین میزان قراردارد..........
می گویند فاطمه یعنی بریده از اتش و من از خود می پرسم که مگر آتشی سوزان تر از عشق فاطمه به خدا وجود دارد .......
اری فاطمه فاطمه است ، که تمام انبیا و اولیا مشغول طواف عشق حول وجود او می باشند..........
نوشته شده توسط منادی معرفت
(تقدیم به مادران شهدا)
شنیده ام............
حضرت زهرا (سلام الله علیها) تنها یار امام علی(علیه السلام)بودند
شنیده ام..........
یاد صورت نیلی مادر،همیشه موجب دردورنج امام حسن(علیه السلام)بود
اقا جان یا سید الساجدین.......
چه بر شما گذشت ان زمان که زنان بنی هاشم را از کربلا تا شام با
تازیانه اوردند؟؟؟؟؟
یا ان زمان که حضرت زینب(سلام الله علیها) ، تنها یاورتان ، را از
دست دادید؟؟؟؟؟
مولای من........
چه زیبا علی بودن را طاقت اوردید.........
(نوشته شده : توسط منادی معرفت)
چه رابطه ی عجیبی است میان قران و امامان یا بهتر بگویم
میان قران و قران های ناطق ........
قران در قوس نزول به دو صورت بر قلب مبارک پیامبر نازل شد:
نزول دفعی و تدریجی
قران های ناطق در قوس صعود به دو صورت راه صعود را که همان
شهادتشان بود پیمودند:
دفعی و تدریجی
بایک تفاوت که البته در رابطه ی معکوس عجیب نیست........
تدریجی قبل دفعی صورت گرفت......
اری شهادت امامان به صورت دفعی ، همان لحظه ی شهادتشان بود.......
اماتدریجی.......
همان داغ غم غربت مادر پهلو شکسته یشان می باشد......
وحالا به خاطر بیاور مدت عمر امام زمانت را......
یابن الحسن اقا جان اجرک الله فی مصیبه امک..........
پ.ن 1: نوشته شده توسط منادی معرفت
پ.ن 2: قوس نزول من الحق می باشد .خداى تعالى مىفرماید: به تحقیق که ما انسان را در بهترین حد اعتدال آفریدیم،سپس او را به پستترین مراحل بازگردانیدیم. و این به حسب قوس نزولى است
پ.ن 3:قوس صعود الی الحق است.سپس شروع به سیر کردن مىکندو بهتدریج از هیولى که پست ترین مرتبهعالم طبیعت و مقبض قوس است تا مقام دنا فتدلّى فکان قاب قوسین أو أدنى بالا مىرود.
معراج شهدا........
در قسمتی از حیاط پادگان ، وارد محوطه ی خانم ها شدیم. صدای مداحی و غربت فضا راپر کرده بود. به ضریح رسیدیم
السلام علیک یا عباد الصالحون
خدای من بدن 22 شهید ، چه حس حضوری در اینجا حاکم است .... دستم از را ضریح عبور دادم شاید که فاصله کمتر شود.....
فدای شما شوم، همه گمنامید...... فکر مادر، خواهر ، همسر ،دختر و ... را نکردید
ایا داشتن یک قبر از شما برایشان زیاد بود.
خدایا اخر مفهوم این اقتدا به مادر پهلو شکسته چیست....اینها هر کدام جگر گوشه ی خانواده ای هستند که بعد سی سال برگشتند.......
نگاهم به یک شهید است درد دل میکنم، سکوت میکنم ......
مداح می خواند کجاست منزل لیلی جزیره ی مجنون ......هنوز معلوم نیست که هر کدام کجای این کشور میروند اما......
شروع کردم به فکر کردن.....
میدانید معراج کجا بود؟
معراج کل خوزستان بود ،کل شهدا انجا بودن ،خداچه تجلی میکرد انجا...
کاروانها بودند ،که می امدند میرفتند...
اما شهدا برای ابلاغ پیام ایستاده اند..... اری عزیزانم پیامتان را میشنوم .....
خدا چه فضل وبخششی می کند از ربوبیتش برای اگاه کردن انسانها ......
چه حجت هایی امدند.....
پیامبران که مقدمه ی کتاب خدایند خبر از امدن بهانه ی خلقت ادمیان میدهند ،
اصلی که برای هدایت فرع قربانی میشود تا کرامت خالق بر همه مخلوقات روشن شود......
اری اگر انسانها که برای خلیفه اللهی باید اماده شوند نخواهند بفهمند، زمین و زمان خوب فهمیده اند......
خاکی که روح انسانها را در خود پناه داده ، میتواند چه حجتی شود و چه خدمتی به ان کند......
زمین کربلا رابنگر ، بالا رفتن روح انسانی را برای رسیدن کمال الهی میبینی ......
اری کم کم کتاب خدا دارد به نتیجه نزدیک میشود این ارواح مطهر خود را پیوند دادن به ارواح 14 تجلی عشق
و اقتدا کردن به تنها زن این حجج اللهی تا پیوند بخورند با سرسلسله ی عشق ........
اینان پناه خیمه امام زمان شدن تا مانند ابالفضل ندای بنی مادر سادات رابشنوند ....
اما غربت ، میراث فرزندان زهراست ...... سید علی رابنگر ..........
و نتیجه ی کتاب نیز تنها به دست چهاردهمین نور وتجلی خداست ........
4ساعت معراج بودیم
ای کاش تمام ساعات دنیا دراین 4ساعت خلاصه شود.
نوشته شده توسط منادی معرفت
هنوز خاک شلمچه جنون به دل دارد
ز هجر آن همه خورشید خون به دل دارد
سخن بگو طلاییه باز دلتنگم
برای سجده سرخ نماز دلتنگم
تبسمی به من ای فکه ... هر دو تنهاییم
چگونه بعد شهیدان خود سرپاییم
پر از دعای کمیلی... پر از جنون کارون
کجاست منزل لیلی جزیره مجنون
تو ای شهید که نامت خلاصه پاکیست
چقدر پیراهن خاکی تو افلاکیست
چقدر قمقمه خالی ات ادب دارد
هنوز نام اباالفضل زیر لب دارد..............
قرنهاست که فریاد «هل من ناصر» سیدالشهدا(ع) پهنهی زمان را پیموده است
و چون نفخات حیاتبخش روح القدس بر هر زمین مردهای که گذشته است
آن را به حیات عشق بارور ساخته و اینچنین، همهی تاریخ تو گویی روزی بیش نیست
و آن روز عاشوراست. راهیان کربلا را بنگر ....
اینهمه شور و اشتیاق و اینهمه شتاب در این راهیان شیدایی کربلا از چیست؟
اینان آنچنان مشتاقانه به جبههها میپیوندند
که تو گویی هنوزکاروان سال 61 هجری قمری به بیابان پردرد و بلای کربلا نرسیده است.
مگر آنان سر مبارک امام شهید را بر فراز نیزه ندیدهاند؟
اما نه،از عاشورای سال61 هجری قمری، دیگر زمان از عاشورا نگذشته است و همهی روزها عاشوراست.
زمان برامتحان من و تو میگرددتا ببینند که چون صدای «هل من ناصر» امام عشق برخیزد چه میکنیم ...
و اینجا آیینهی تجلی همهی تاریخ است.
چه میجویی؟ عشق؟ همینجاست.
چه میجویی؟ انسان؟ اینجاست.همهی تاریخ اینجا حاضر است.
بدر و حنین و عاشورا اینجاست و شاید آن یار، او هم اینجا باشد.
این شاید که گفتم از دل شکاک من است که بر آمد؛ اهل یقین پیامی دیگر دارند .............
شهید سید مرتضی اوینی
جشن نوروز ، یعنی جشن زنده شدن طبیعت و جماد و نبات
موقع تحویل سال لباس نو می پوشیم تا به وضع ظاهریمان تازگی و طراوت بخشیم همچنین در ودیوار های خانه هایمان از تمیزی برق میزند اما ایا روحمان را هم اندازه ی خانه هایمان یا وضع ظاهریمان پاک و تازه میکنیم.استادمان میگفتند : «مراقب باشید ان لحظه در و دیوارهای خانه هایتان و... به شما که اشرف مخلوقاتید فخر نفروشند .....
از خدا بخواهید ان لحظه که زمین مرده را جانی دوباره داده و زنده میکند شما را هم به حق بزرگی و مهربانیش ببخشد و خدا روح شما را از الودگی ها و کثیفی ها پاک کند
بیایید قبل سال تحویل دعای توبه ی صحیفه سجادییه را بخوانیم و خدا را به حق اقا امام سجاد قسم دهیم تا در این لحظه از گناهان ما بگذرد»
البته قبل سال تحویل برای امرزش گناهان 166 مرتبه دعای یا مقلب القلوب وارد شده است
پیامبر گرامی اسلام می فرماید : «هر گاه که بهار را می بینید ، مرگ و حشر و نشر قیامت را یاد کنید» .
امام صادق (ع) به معلا فرمودند : «ای مُعَلاّ! ....هیچ روزی نوروز نیست ، مگر آن که ما ، در آن ، انتظار فرج داریم . این روز ، از ایّام ماست و از روزهای شیعیان ما به شمار می آید که ایرانیان ، آن را حفظ کردند و شما عرب ها آن را ضایع ساختید»
نوشته شده توسط منادی معرفت
احساس میکنم که نباشی بهار نیست
شعری میان دفتر این روزگار نیست
معطوف میشود به شما حس واژه ها
آقا خودت بگو مگر این افتخار نیست؟
من با سروده های همه شرط بسته ام
بیتی بدون نام شما ماندگار نیست
سین سلام سفره ی تحویل سال نو
معنای این قصیده مگر انتظار نیست؟
روزی ظهور میکنی و میرسد بهار
اما به ماه وسال و زمان اعتبار نیست
تقویم هم به گفته ام اقرار میکند
سوگند میخورد که نباشی بهار نیست
از هدیه ارجمند
شهدا سال نو مبارک .شادی روحشان 5 صلوات.