در میان خانواده امام رضا(ع)و در محافل شیعه از حضرت امام جواد(ع)به عنوان مولودى پرخیر و برکت یاد مىشود؛ چنان که صنعانى مىگوید: روزى در محضر امام رضا(ع)بودم. فرزندش ابوجعفر را که خردسال بود؛ آوردند. امام فرمود: این مولودى است که براى شیعیان ما با برکت تر از او زاده نشده است.
شاید چنین تصور شود که امام جواد(ع) از امامان قبلى براى شیعیان بابرکت تر بوده است. این مطلب قابل قبول نیست.
بررسى موضوع و ملاحظه شواهد و قراین نشان مىدهد؛ تولد حضرت جواد(ع)در شرایطى صورت گرفت که خیر و برکت خاصى براى شیعیان به ارمغان آورد.
عصر امام رضا(ع)مشکلات خاص خود را داشت و حضرت رضا(ع)در معرفى امام بعدى با مسایلى رو به رو گردید که در عصر امامان قبل سابقه نداشت.
از یک سو، پس از شهادت امام کاظم(ع)گروهى که به «واقفیه» معروف شدند؛ بر اساس انگیزه هاى مادى، امامت امام رضا(ع)را منکر شدند و از سوى دیگر، امام رضا(ع) تا حدود چهل و هفت سالگى داراى فرزند پسر نشد. چون احادیث رسیده از پیامبر(ص)حاکى بود که امامان دوازده نفرند و نه نفر آنان از نسل امام حسین(ع)خواهند بود، فقدان فرزند براىامام رضا(ع) هم امامت خود آن حضرت و هم تداوم امامت را با پرسش رو به رو مىساخت.
واقفیان نیز این موضوع را دستاویز قرار داده، امامت امام رضا(ع) را انکار مى کردند. اعتراض حسین بن قیاما واسطى به امام هشتم(ع)در این باره و پاسخ آن حضرت، بر درستى این سخن گواهى مىدهد.
ابن قیاما که از سران واقفیه بود. درنامه اى امام رضا(ع)را عقیم خواند و نوشت: چگونه ممکن است امام باشى در صورتى که فرزند ندارى؟
امام در پاسخ فرمود: از کجا مى دانى من داراى فرزند نخواهم شد. سوگند به خدا، بیش از چند روز نمى گذرد که خداوند پسرى به من عطا مى فرماید و این پسر، حق را از باطل جدا مىکند.
خطر دیگرى که در این مقطع حساس شیعیان را تهدید مى کرد، قدرت گرفتن مذهب «معتزله» بود.
مکتب اعتزال به مرحله رواج و رونق گام نهاده بود و حکومت وقت نیز از آنان پشتیبانى مىکرد. معتزلیان دستورها و مطالب دینى را به عقل خود عرضه مىکردند.
آنچه عقلشان صریحا تایید مىکرد، مىپذیرفتند و بقیه را انکارمىکردند. چون نیل به مقام امامت امت در سنین خردسالى با عقل ظاهر بین آنان قابل توجیه نبود، پرسش هاى دشوار و پیچیده اى مطرح مىکردند تا به پندار خود آن حضرت را در میدان رقابت علمى شکست دهند. البته امام جواد(ع)با پاسخهاى قاطع از این مناظره هاسربلند برون آمده، هرگونه تردید در مورد امامت خود را از بین برد و اصل امامت را تثبیت کرد.
به همین خاطر، در زمان امام هادى(ع)این موضوع مشکلى ایجاد نکرد؛ زیرا براى همه روشن شده بود که در برخوردارى از این منصب الهى، خردسالى تاثیرى ندارد.
وقتی امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) فرمود: «حق تعالی فرزندی به من عطا کرد که هم چون موسی بن عمران دریاها را می شکافد و مثل عیسی بن مریم خداوند مادرش را مقدس گردانیده و او طاهر و مطهر آفریده شده» آن وقت مرثیه فرزندش را خواند و گفت: «این کودک به جور و ستم کشته خواهد شد و اهل آسمان ها برایش گریه خواهند کرد، خدای متعال بر دشمن و قاتل او غضب خواهد کرد؛ آنها بعد از قتل او بهره ای از زندگی نخواهند برد و به زودی به عذاب الهی واصل خواهند شد.»
آن شب که امام جواد(ع) به دنیا آمد، امام رضا(ع) تا صبح در گهواره با او سخن می گفت....
یا امام محمد بن علی الجواد...............
بی نام تو راهی سوی محشر نداریم
اذن دخول ما به دربار رضایی
روزی ما کن در نجف طوف رضا را هم
سامره هم کاظمین هم کر بلا را .........