سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هل من ناصر ینصرنی...

این نوا از کاروانی به گوش می رسد که

سالهاست در عرصه ی زمان گسترانیده شده...

این کاروان هر سال از نقطه ای شروع می شود

و در نقطه ای پایان می پذیرد تا این پایان

خود آغاز حرکت رهپویان طریق الی الله باشد...

 شاید که با شروع حرکت دوباره ی کاروان

عاشقانی دیگر لبیک گویان خود را به آن رسانیده و در خیل عاشوراییان قرار گیرند...

اما نقطه ی شروع حرکت کاروان را اگر بپرسی،نام کربلا را خواهی شنید...

آری کربلا...

همان زمینی که تار و پودش با غم واندوه ، بلا و مصیبت و در عین حال

عشق و ایثار،آزادگی وایمان عجین شده است...

زمینی که آشکارترین گواه پیروزی خون بر شمشمیر است...

در روی این کره ی خاکی هیچ مکانی مقدس تر کربلا نیست..

زیرا مردانی را در خود جای داده است که مدال افتخار عاشقی را بر سینه دارند...

اما من مکان دیگری را میشناسم که همانند کربلا

با عشق و ایثار،اعتماد و اطمینان به خالق،ایمان و صبر عجین شده....

مکانی که اندوه و غمش هستی را ماتم زده کرده است...

مقدس تر از آن را در هیچ جای دیگر سراغ ندارم زیرا،

مامن و جایگاه همه ی مردان خداست...

آتش عشقش باعث روشن شدن وجود آدمیان و هدایتگر سالک الی الله است...

آری تنها گواه"یکاد زیتها یضیء و لو لم تمسسه نار"

و همان "نور علی نور"است...

اگز از من بپرسی که این مکان کجا قرار دارد؟؟؟جواب خواهی شنیدکه...

این مکان در عالم وجود انسان کاملی است که

سبب متصل بین السماء و الارض می باشد...

وقتی منتقم کربلا و وارث ثارالله باشی قلبت خود کربلایی دیگر است،

چه بسا بزرگتر و وسیعتر از آن...

آری قلب امام زمانت را میگویم...

جایی که مرکز وجود نازنین امام و معدن عشق الهی اش است...

مولای مهربانم...

یقینا دعای شیعیانت در این ایام لیالی وصال عشق،

شکافته شدن پرده های سیاه این غیبت کبری

و آشکار شدن مطلع فجرشان است...

این شبها ندای یا فالق الاصباح است که از زمین و زمان به گوش می رسد...

ای تنها یادگار خون خدا ...

ای قافله سالار کاروان عاشورایی جدت در آخرالزمان...

عالم به انتظارت نشسته است و با استعانت از جد بزرگوارتان حصرت سیدالشهدا

معرفت یاران عاشورایی اش را طلب می کند...

و من در گوشه ی خرابات دلم به انتظارت نشسته ام و حالی دیدنی دارم...

نفسی که لجام گسیخته می تازد...

روحی که سرگردان شده در برزخ عالم وجودم...

و امانت اری امانتی که محجور شده ی جهالت و عاشق نبودنم است..

اما دلخوشم به نگاه مهربانتان..دستان با عاطفه و پر مهرتان..و نفس مسیحاییتان...

امام عزیزم  اگر گرگ صفتان دریدند آن سینه ای را که 

محل طواف همه ی هستی و حریم الهی بود....

حالا وارث آن سینه،وجود نازنینتان است...

قلب شما حرم امن الهی است...

آیا میشود که دستم را گرفته و وارد این حرم کنید

تا از سوز عشقش آنچنان بسوزم که

وجودم قابل قربانی در راه هدف والایتان شود...

اری مولای مهربانم آن زمان است که

"یخرج الحی من المیت" برایم محقق شده،

زیرا زنده به عشقتان شده ام...

یا ابانا استغفرلنا ذنوبنا انا کناخاطئین

b0e6719e-bada-4937-95d6-6c3c363cbb4b.jpg (800×520)

(نوشته شده توسط منادی معرفت)

پ.ن 1:سه سوره ی توحید و صلواتی نثار قلب پاک مولایت کن که این روزها

سخت در فشار است،داغ غم پدرانش،شیعیانش و همه مظلومان جهان و...

پ.ن 2: اگر خوب به مولایت بنگری غمی جانکاه وجودت را آزار میدهد،

پس بخوان دعای الهی عظم البلاء را...

پ.ن 3: دعا کنید آنانکه بلا میچشند،شیرینی آن را درک کنند

و بلاها در نگاه آنان که در بلا غرقند "ما رایت الا جمیلا "شود...

پ.ن 4:امن یجیب المضطر اذا دعاه فیکشف السوء...دعایم کنید...

16.gif (390×175)


folder98 facebook
ابزار تلگرام

آپلود عکسابزار تلگرام برای وبلاگ