شهید مجتبی محب روز
مجتبی محبروز در سال 1345 ش در تهران پا به عرصهی وجود نهاد. در دوران تحصیل شاگردی زرنگ و باهوش و مؤدب بود؛ چنانکه تمام مربیان و مسئولین مدرسه از وی رضایت داشتند.
مجتبی پس از سال دوم دبیرستان تصمیم گرفت وارد بسیج شود و به علت کمی سن خود را یک سال بزرگتر معرفی کرد و مدت دو سال در بسیج سپاهپاسداران به پاسداری و خدمت پرداخت. وی از 8 سالگی نماز میخواند و روزه میگرفت؛ به اجرای احکام اسلامی علاقه داشت. در کودکی همراه پدرش به مسجد میرفت، به خواندن قرآن و دعا علاقهمند بود.
در دوران انقلاب با وجود سنّ کم در تظاهرات شرکت میکرد، اعلامیه پخش میکرد و بر دیوارها شعار مینوشت. در روز 22 بهمن در تصرف پادگانهای نیروی هوایی و کلانتری 6 مشغول بود. پس از پیروزی انقلاب غالباً به پاسداری از نهادها میپرداخت. با ضد انقلابیون خصوصاً منافقین، درگیری فراوان داشت.
او فردی بود خوشاخلاق، ساده، بیآلایش، خندهرو و مهربان؛ هنگام خداحافظی و رفتن به جبهه صورت پرمهرش همچون گوهری تابان میدرخشید. او به گونهای مادرش را به آغوش کشید که معلوم بود برای آخرین بار است که مادر را میبیند.
مجتبی محبروز با شروع جنگتحمیلی عراق علیه ایران اسلامی دوباره به جبهه اعزام شد و هر بار مدت یک سال با مزدوران بعث عراقی جنگید و بالاخره در دهم اردیبهشت سال 62 در عملیات بیتالمقدس در جادهی اهواز _خرمشهر هنگام دفاع از دین حق، جان خود را فدای میهن اسلامی و قرآن کرد و در سنّ 17 سالگی به لقا الله پیوست.