زندگی نامه
شهید اسعد اثاث در سال 1348 در محله برج البراجفه در حومه جنوبی بیروت دیده به جهان گشود. با هوش بالایی که داشت دوران ابتدایی را در مدرسه امام صادق و دمل و دوره دبیرستان را در دبیرستان رویس با موفقیت به اتمام رساند. وی با برخورداری از یک خانواده مذهبی از همان دوران کودکی با قرآن و عترت آشنا شد و در فراگیری احکام دینی تلاش چشمگیری داشت. با آغاز اشغال لبنان توسط متجاوزان شهید اسعد در اوایل نوجوانی وارد مقاومت و جبهه نبرد علیه اشغال گران شد. شهید اثاث در سال 1367 در منطقه لویزه در جنوب اشغالی، لبنان در نبردی پیروزمندانه با متجاوزان صهیونیست در سن 19سالگی به درجه رفیع شهادت نائل گشت و پیکر مطهرش به مدت 17 روز در منطقه بر روی زمین بود. روحش شاد و راهش پر رهرو باد.
حلالیت
در کودکی مان، باغ بزرگ سیبی در محله وجود داشت که متعلق به همسایه مان بود. ما نیز در ایام تابستان، درعالم کودکی و بچگی، گاهی ازسیب های باغ می چیدیم و می خوردیم. اما اکبر هم که هم سن و سال ما بود، می گفت نباید بدون اجازه ی صاحب باغ از سیب هایش بخوریم.
روزی بچه ها با اصرار و پس از کلی مشاجره و گفت وگو، دو سیب به او دادند و با این بهانه که آ ن ها را ما چیده ایم و گناهش به گردن ماست و تو می توانی آن ها را بخوری به خورد او دادند.
بعد از شهادت اکبر، وقتی که وصیت نامه اش را می خواندیم اشک از چشم هایمان جاری شد.
او در وصیت نامه خویش در حین جنگ و زیر آتش دشمن، آن دو سیب را از یاد نبرده بود و وصیت کرده بود که ازطرف او از صاحب باغ به خاطر آن دوسیب حلالیت بخواهیم.
وقتی این موضوع را بعدها با صاحب باغ که پیرمردی بود، در میان گذاشتیم، او نیز نتوانست جلوی گریه اش را بگیرد.
راوی: برادرشهید
